منظومه سمفونی مولانا
خواننده:علیرضا قربانی
آهنگساز:هوشنگ کامکار
ویدیو 25 دقیقه ای در لینک یوتیوب زیر موجود است.
بشنو این نی چون شکایت میکند از جداییها حکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
مولوی« مثنوی معنوی « دفتر اول (بخش اول- سرآغاز)
——————–
خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو ای حیات دوستان در بوستان بیمن مرو
ای فلک بیمن مگرد و ای قمر بیمن متاب ای زمین بیمن مرو و ای زمان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
ای یار من ای یار من ای یار بیزنهار من ای دلبر و دلدار من ای محرم و غمخوار من
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 1798)
——————–
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است/این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
با من صنما دل یکدله کن گر سر ننهم، آنگه گله کن
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2095)
——————–
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است/این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2131)
——————–
شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید شب منم تو ماه من بر آسمان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
من طربم طرب منم زهره زند نوای من عشق میان عاشقان شیوه کند برای من
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 1825)
——————–
دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق ای تو بالاتر ز وهم این و آن بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2130)
——————–
ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما ای از تو آبستن چمن، ای از تو خندان باغها
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 12)
——————–
به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم وگر از من طلبی جان نستیزم نستیزم
قدحی دارم بر کف به خدا تا تو نیایی هله تا روز قیامت نه بنوشم نه بریزم
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 1613)
——————–
خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو ای حیات دوستان در بوستان بیمن مرو
ای فلک بیمن مگرد و ای قمر بیمن متاب ای زمین بیمن مرو و ای زمان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 553)
——————–
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
مجنون شدهام از بهر خدا زان زلف خوشت یک سلسله کن
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2095)
——————–
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است/این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 1786)
——————–
شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید شب منم تو ماه من بر آسمان بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 1786)
——————–
دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق ای تو بالاتر ز وهم این و آن بیمن مرو
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 2195)
——————–
گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند وین عالم بیاصل را چون ذرهها برهم زند
مولوی « دیوان شمس « غزلیات (غزل شماره 527)
منبع: blog.beheshti.id.ir
برچسبها: مولانا
دیدگاهتان را بنویسید